بردیابردیا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

خلاصه ای از داستان های کودکان

داستان بنویسیم

خوش آمدید

                     با سلام 

شما وارد این وبلاگ شدید.

موضوع این وبلاگ خلاصه ی داستان های کودک و نوجوان است. 

لطفا وقتی که داستان ها را خواندید نظر بدهید👏🏻.

لطفا به دیگران هم بگویید که وارد این وبلاگ شوند یا لینک این وبلاگ را برای دیگران بفرستید. این هم لینک وبلاگ:http://bardiya.niniweblog.com/

می‌توانید از این لینک کپی بگیرید. 

با تشکّر👏🏻

امیدوارم که از این وبلاگ خوشتان بیاید. 

 

 

خلاصه داستان شال قرمزی

نام کتاب:شال قرمزی  نویسنده:شراره شیرودی  در یک جنگل زیبا یک مورچه ای زندگی می کرد که عضوی از مورچه‌های قرمز بود، و مورچه‌های قرمز او را به عنوان رئیس حساب می کردند. یک روز مورچه‌های مشکی🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜خواستند که به آنها حمله کنند برای دزدیدن غذای آنها 🥜🥜🥜🥜🥜🥜🥜🥜🥒🥒🥒🥒🥒🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽🥜🥜🥜🥜🥜🥜🥜🍞🍞🍞🍞🍞🍞🥐🥖🥐🥐🥐🥐🥐🥐🥖🥖🥖🥨🥨🥨آنها یعنی مورچه‌های قرمز ترسیدند و با  هم جر و بحث کردند، تا یک دفعه شال قرمزی گفت:ساکککککککککتت😠😠😠😠😠😠😠😠😡😡😡همه ساکت شدند. و شال قرمزی با خدا حرف می زد و به خدا می گفت ای خدای بزرگ تو که این را می دانی که ما برای جمع آوری خوراکی های مختلف 🍞🥐🥐🥖🥯🍔🥯🥖🥦🥦🥜🥕🥔🍆🥑🥥🍅🥝🌽🌶️🥒🥬🥦🍄🥜🥞🥯🥨🥖🥐🍞🌰🧀🍖🍗🥩🍔🍟🥚🥙🌯🌮🥪🌭🍕🍿🧂🧁🍬🍭🍮🍫🍩🍧🍨🧁🥃🥃🥃🥃🍈🍊🍒🍒🍐🥥🥑🥔...
9 خرداد 1399
1